بررسی مهمترین دلایل شکست کسبوکارهای نوپا - بخش دوم

در نظرسنجی دیگری که در کشور هند برای تعیین دلایل شکست استارتآپها انجامشده است، ۹۸ درصد به دلیل ضعف در مدل کسبوکار، ۸۷ درصد مدیریت ضعیف و ۹۱ درصد به دلایل مالی شکست خوردهاند. در ادامه به برخی دلایل شکست استارتآپها در کشور هند اشاره شده است:
استخدام نیروی مستعد مناسب میتواند دشوارترین وظیفه در هر استارتآپ نوپایی باشد. تقریباً ۳۷ درصد کارآفرینان در کشور هند، بزرگترین چالش خود را داشتن تیم مناسب معرفی کردهاند. آنچه مهم است داشتن تیمی بااستعدادها و مهارتهای متفاوت برای رسیدن به موفقیت است.
سرمایهگذاران بر تعادل در تیم استارتآپ بهعنوان عامل کلیدی موفقیت اشاره کردهاند. داشتن یک تیم بزرگ به معنای داشتن بهترین استعدادها نیست؛ اما داشتن اعضایی مشتاق و پرشور میتواند جایگزین و مکمل نقاط ضعف و قوت یکدیگر باشند.
۲۰ درصد از کارآفرینان اعتقاد دارند که تناسب نداشتن محصول یا خدمت با جامعه هدف، دلیل شکست استارتآپها در هند بوده است. ممکن است یک کارآفرین تصور کند محصول یا راهحلش بهترین و منحصربهفردترین ایده است، اما این موضوع در نظر مشتریان متفاوت خواهد بود. بهترین کار توجه به نیازهای بازار قبل از ارایه محصول یا خدمت جدید است. دلیل دیگر بیتوجهی به رقبا است. حدود ۱۹ درصد شکست استارتآپها به دلیل نادیده گرفتن رقبا بوده است. بهترین راهحل، انجام کارهای جدید و منحصربهفردی است که رقبا آنها را پیشنهاد نمیکنند.
استارتآپها در مراحل اولیه به دلیل محدودیتهای مالی، داشتن محصولات نابالغ و عدم اطمینان کلی نسبت به نیاز بازار، امکان ورشکستگی بسیار بالایی دارند
تخصیص درست منابع انسانی و مالی در مراحل مختلف کار یک استارتآپ مساله مهمی است. معمولاً استارتآپها به دلیل کمبود منابع، مدیریت ضعیف منابع و تخصیص نامناسب بودجه شکست میخورند. افراد و فرآیندها، دو منبع مهم برای راهاندازی کسبوکارها هستند که نیاز به سرمایهگذاری مالی و زمان دارند. مقیاسپذیر بودن فرآیندها تضمینکننده موفقیت هر استارتآپی است. این مقیاسپذیرشدن در طرح کسبوکار باید دیده شود. ساختاری که بهخوبی تعریف شده است اجازه میدهد تا استارتآپها بهصورت پایدار سازماندهی شوند و عملیات خود را انجام دهند. علاوهبر این، برای دوری از هرگونه موانع ایجاد شده، نیاز به مقررات دوستانه، محیط فعال، منابع تغذیه بدون وقفه و پشتیبانی است.
اغلب کارآفرینان پر از ایدههای جدید هستند ولی تجربه کافی ندارند. در سناریوی راهاندازی استارتآپ در هند، کمبود راهنمای مناسب یکی از موانع عمدهای موجود است. تجربه کسبوکار، بینش نسبت به صنعت و دانش بازار مانند بالهایی برای تحقق ایده هستند و مربیان باارزشترین منبع برای هر استارتآپی محسوب میشوند.
یکی از دلایل اصلی شکست استارتآپها در هند، خوشبینی کارآفرینان است. تعداد کمی از استارتآپها هستند که در طرح کسبوکار خود هزینههای جذب مشتری را بیش از درآمد و عایدی خود در نظر میگیرند. تنها در یک وضعیت مطلوب است که میتوان بازگشت سرمایه بالایی داشت و آن زمانی است که مشتریان هدف با سرمایهگذاری کمتری جذب شده باشند. کارآفرینان نیازمند تمرکز بر هزینه واقعی جذب مشتری هستند. بنابراین در طراحی مدل کسبوکار باید تأکید بیشتر بر مقیاسپذیری و بازگشت سرمایه در مقایسه با هزینه جذب باشد.
شرکتهایی که توسط یک نفر تأسیس شدهاند و شریک ندارند، احتمال شکست بیشتری دارند
برندسازی برای هر استارتآپی ضروری است. اگر در مراحل اولیه به برند تجاری توجه نشود، در بلندمدت دچار مشکل خواهند شد. حدود ۶۷ درصد از استارتآپها به دلیل فقدان نام تجاری شکست خوردهاند. یک استراتژی درست این است که نام تجاری باید با شروع استارتآپ آغاز شود و هدف آن تبلیغ در مورد کسبوکار باشد. همچنین یک استارتآپ باید استراتژی برندسازی خود را بر اساس اهداف، تعیین کند.
برخورداری از استراتژی باعث میشود تا روند تجاریسازی سازمانیافته پیش برود. استراتژی برندینگ، هسته اصلی موفقیت استارتآپ است، افراد و محصولات ممکن است تغییر کنند، اما یک برند مسیر رسیدن به موفقیت را هموار خواهد کرد.
بیش از ۳۰ درصد شکست استارتآپها به خاطر ضعف در مدیریت بوده است، اینکه مدیران تجربه کافی برای اداره منابع، افراد، فرآیندها و منابع مالی را نداشتهاند. رهبران بیتجربه استراتژیهای غلطی را در مورد محصولات، پروژهها و نیازمندیها انتخاب میکنند. یک استارتآپ برای موفقیت به یک تیم باتجربه و دارای مهارتهای گوناگون نیاز دارد که توجه به بازار، رقبا و دیگر چالشها را در نظر بگیرند.